عليرضاعليرضا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره
ازدواج مامان و باباازدواج مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

عليرضا دنياي مامان وباباش

چند روز از زندگی آقا علیرضا خان

1392/10/16 13:02
نویسنده : مامان عليرضا
269 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر نازم.بازم شما خوابیدی و من دست به کار شدم.

دیروز نشد از خودت و این چند روز اتفاقات این چند روز خودت برات بگم الان برات با شماره گذاری میگم:

1)شما در تاریخ 15 دی ماه اولین مروارید خوشگلت حس شد و ما یعنی منو خاله زهرا کلی خوشحالی کردیم.niniweblog.comوشروع کردیم برای برنامه ریزی یه جشن اساسی برای دندونی شماniniweblog.com

اعم از آش وکیک ودرست کردن گیفت و خلاصه کلی چیزای دیگه.اون روز هنوز بابا شعبون پیش خدا نرفته بود.اما وقتی متوجه این موضوع شدیم جشن رو کنسل کردیم وهنوز برنامه خاصی نداریم شاید یه مهمونی کوچولو با حضور خانواده ها برات بگیریم راستش دقیق نمیدونم به وقتش برات میگم.

از اون روز تا امروز دندونات رویت نشده بود ولی امروز با بابا محسن بالاخره دندونات رو دیدیم(البته سمت راستی بیشتر مشخصه)

2)شما یاد گرفتی به تنهایی و بدون کمک و به مدت طولانی بشینی.niniweblog.com

3)توی ماشینت که میذاریمت بوق میزنی وآهنگاشو عوض میکنی وکلی هم از این کارت ذوق میکنی.

امروز مامان راضی وبابا حبیب اومدن خونمون وشما رو گذاشتیم تو ماشین تا ببینن چه پسر بلایی شدی.انقدر بامزه با فرمون ماشینت بازی میکردی که مامانی ازت کلی فیلم گرفت و کلی هم قربون صدقت رفت.

4)یاد گرفتی با دستت روی دهنت میزنی و آ آ آ آ میگی.هر روز صبح که از خواب بلند میشی بعد از این که منو بیدار میکنی این کار رو انجام میدی.قهقهه

5)با یه دقتی پیام بازرگانی نگاه میکنی وبی توجه به اطرافت میشی که ما هیچوقت از پخش پیام بازرگانی ها انقدر خوشحال نمیشدیم.برعکس قبلا که تا شروع میشد میگفتیم اه الان همش شبکه ها رو بالا پایین میکنیم تا بلکه یه جا یه چند تایی پیدا کنیم.حالا بعدا عکستم برات میذارم که ببینی.

خلاصه که هر روز داری شیرین تر از دیروز میشی و ما هم هر روز بیشتر از دیروز شاکر خداییم برای داشتن گلی مثل شما.

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)