عليرضاعليرضا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره
ازدواج مامان و باباازدواج مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

عليرضا دنياي مامان وباباش

بستن راه علیرضا

1393/2/12 1:27
نویسنده : مامان عليرضا
358 بازدید
اشتراک گذاری

آشپزخونمون اینجا فرش نیست و یه روفرشی انداختیم منم از ترس اینکه شما زمین نخوری یا چیزی از روی زمین بر نداری راه ورودی آشپزخونه رو با دوتا صندلی بستم.اما شما پسر ورووجک دست بر دار نیستی و هر طوری شده میخوای خودتو به هدفت برسونی!

صندلی هارو دو دستی تکون میدی:

دوباره برمیگردی سر جای اولت.آخه ما خودمون همش از اینجا رفت و آمد میکنیم و شما هم دیدی بهترین راه حتما همینه:

بعدم این شکلی جلوی من نشستی تا گولم بزنی و من ببرمت:

البته نا گفته نماند که بعد از خوردن ناهار و گرفتن نیرو از همون قسمتی که ما رفت و آمد میکردیم بالاخره خودت رو به جای مورد نظر رسوندی و نقشه های مارو خراب کردی.

پسندها (4)

نظرات (16)

مهتاب
12 اردیبهشت 93 12:27
جونم.فداش بشم من جیگرررررررررررررررررررر
مامان عليرضا
پاسخ
خدا نکنه مهتاب جونم.
ابجی سجا
12 اردیبهشت 93 15:45
شیرین تر از عسل هم میتوان آفرید اما به شرطی که من آن زنبور سرباز دلباخته باشم و تو تنها گلی که نصیب من شده است
مامان عليرضا
پاسخ
خیلی قشنگ بود عزیزم.
ابجی سجا
12 اردیبهشت 93 15:45
سحر مامان یسنا
12 اردیبهشت 93 22:38
عزیزم ای کاس میشد بهتون رمز بدم ولی نمیشه اخه پست فقط مال پدرم نوشتم
مامان عليرضا
پاسخ
عیبی نداره دوستم.
الهام مامان سلنا
13 اردیبهشت 93 0:57
ای خدا چه نازه این پسر بخورم من شماروخدا حفظش کنه عزیزم ممنونم که به وب ما سر زدی با افتخار لینکتون میکنم هزار تا بوس واسه علیرضای عزیز
مامان عليرضا
پاسخ
ممنونم عزیزم ما هم شما رو با افتخار لینک میکنیم.به جمع دوستان علیرضا خوش اومدید.
مامان الهه
13 اردیبهشت 93 11:31
ای جون خاله . مامانی الان راهش و بستی چند ماه دیگه میخوای چی کار کنی دوستون دارم
مامان عليرضا
پاسخ
نمیدونم دوستم.همین الان هم راه بسته رو پیمود و رفتما هم شما رو خیلی دوست داریم
مامان شیرین خانم
13 اردیبهشت 93 15:14
مامانی فکر کردی خیلی زرنگی علیرضا جون زرمگ تر از این حرفاست
مامان عليرضا
پاسخ
اینو بعد از اینکه توی آشپزخونه دیدمش قشنگ فهمیدم.
مریم مامان آیدین
13 اردیبهشت 93 18:01
ای خدا قربون فضول کوچولو و اون پوشک قلنبش برم من خییییییییییییلی جیگری نی نی
مامان عليرضا
پاسخ
ممنون خاله جون که انقدر منو دوست دارید
مامان دانیال-ویانا
15 اردیبهشت 93 9:03
سلام عزیزم مممنون که به وبمون سر زدی مرسی ماشالا چه پسر ناز و بامزه ای دارین خدا حفظش کنه با افتخار لینک شدین عزیزای من
مامان عليرضا
پاسخ
سلام عزیزم.ما هم از شما ممنونیم که به ما سر زدید. نظر لطف شماست. ما هم شما رو با افتخار لینک کردیم
مریم مامان آیدین
16 اردیبهشت 93 10:22
منم رمز میخوام دوست جونم
الهه مامان مبین
16 اردیبهشت 93 11:23
رمز دوستم
میترا(مامان مهران)
16 اردیبهشت 93 12:19
از دست این بچه های شیطون خاله قربونت بره
مامان عليرضا
پاسخ
واقعا خدا باید بهمون صبر بده.خدانکنه خاله جونم.
میترا(مامان مهران)
16 اردیبهشت 93 12:20
منم رمزببخشید
الهه مامان مبین
16 اردیبهشت 93 16:08
رمز
مامان عليرضا
پاسخ
ببخشید دیر شد
الهام مامان علیرضا
20 اردیبهشت 93 23:16
عجب راه بندونی شده الهام جون اگه تصور کردی حریف علیرضا جون میشی و راه شو می بندی سخت در اشتباهی این تریپ آخرت من و ذوق زده کرد خاله
مامان عليرضا
پاسخ
بعد از اینکه تو آشپزخونه دیدمش خودمم به این موضوع پی بردم که بسی خیال باطل از این بابت به شدت خوشحال شدیم
سحرمامی آرتین
8 خرداد 93 19:07
وای وای وای خاله فداش بشه. عاشق این عکس پایینیشم چقدرنازنیگاه میکنه. چقدردلم خواست یه دونه بوسش کنم.ولی خب؟؟؟ مامانی بی زحمت یه دونه محکم ازطرف من ببوسش ممنون.
مامان عليرضا
پاسخ
خدا نکنه خاله جون. همین الان از طرف شما بوسیدمش.ممنون.