عليرضاعليرضا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره
ازدواج مامان و باباازدواج مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

عليرضا دنياي مامان وباباش

علیرضا و گردش

1392/11/28 1:26
نویسنده : مامان عليرضا
268 بازدید
اشتراک گذاری

ماچسلام امید زندگی مامان.

دیروز منو خاله زهرا رفته بودیم بیرون که یه دفعه چشممون خورد به یه کت اسپرت خوشگل برای شما.با کلی ذوق وشوق خریدیمش و وقتی اومدیم خونه با ضد حال شدید مامان راضی مواجه شدیمگریه

امروز مامان راضی گفت که باید بریم وکت رو عوض کنیم و استدلالش هم این بود که چون شما هنوز راه نمیری اگه کت بپوشی خیلی مسخره میشی!منم که روی نظرات مامان راضی خیلی حساسم قبول کردم.تصمیم گرفتیم به جاش برات یه شلوار بخریم.بعد از ظهر کالسکه ی عرفان رو قرض کردیم و شما رو گذاشتیم توشو راهی خرید شدیم.جنابعالی هم سر از پا نشناختی و توی تمام مدت ساکت و با خنده بیرون رو نگاه میکردی.خلاصه که رفتیم وپس دادیم وجاش یه شلوار کتون خوشگل برات خریدم.توی مسیر یه دفعه دیدم خیلی آروم و بدون اینکه صدات در بیاد خوابت برده اونم چقدر نازniniweblog.com

رسیدیم خونه دیدیم مامانبزرگ هم برگشته.یه کوچولو پیش مامانبزرگ نشستیم وبعد هم اومدیم بالا تا شام بخوریم.برای اینکه موقع غذا خوردن شما کمتر با من ور بری توی بشقاب نی نی ای های خاله زهرا برات یه ذره برنج ریختیم.نمیدونم چرا چند روزه نمیتونم برات عکس بذارم وگرنه پست های این چند روزت همه عکس دار میشد(دوستایی که علت رو میدونن بهم بگن لطفا:بعد از آپلود عکس.عکس سیاه میشه)دستت رو مشت میکردی وبرنجارو بر میداشتی ولی برنجایی که به دستت چسبیدن رو میخوردی.در آخر هم با تکون دادن بشقاب روی زمین بشقاب رو کاملا تمیز به مامان راضی تحویل دادی.niniweblog.com

عاشق سریال مسافرانی.توی مدت پخشش صدا ازت در نمیاد.البته باید بگم که موقع دیدن سریال کوزی گونی هم همین حس رو داری.حالا از اینا چی میبینی و میفهمی  که میخکوب میشی ما که نفهمیدیمniniweblog.comمسافران که شروع شد رضایت دادی که بالاخره منم شامم رو بخورم.وسط سریال گریه کردی و فهمیدم که خوابت گرفته.نیم ساعتی طول کشید ولی بالاخره خوابیدی تا اینکه خاله زهرای نظیفت رفت حموم و شما بیدار شدی.تا نیم ساعت پیش هم سعی در خوابوندن شما داشتیم که خدا با ما یار بود و لالا فرمودید.الانم که انشاا... در حال دیدن خوابای خوبی.

امروز یه سر رفتم نی نی سایت و خاطرات گذشتت رو به اینجا انتقال دادم تا همش یه جا تقریبا جمع بشه.واقعا امیدوارم که از این وبلاگ خوشت بیاد پسرم.

با چشمانی پر از خواب میبوسمت و به خدا میسپارمت.niniweblog.com

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

mamane shirinkhanom
28 بهمن 92 16:01
salam akh akh az daste in madar bozorga va zede haleshon be ma mamanha eeeeyyyyy jounam ache fesgheli karton bebin
مامان عليرضا
پاسخ
خیلی کتش رو دوست داشتم.
الهام مامان علیرضا
28 بهمن 92 18:41
مبارکت باشه عزیزم
مامان عليرضا
پاسخ
ممنون
مامان حدیثه سادات
29 بهمن 92 19:40
ای جانم کاش با کتش یه عکس برامون میذاشتی شلوارت مبارکت باشه. ان شاالله وقتی بزرگتر شد براش یه کت و شلوار شیک میخری.
مامان عليرضا
پاسخ
آره حیف شد عکس ننداختم. دیگه تا دامادیش براش کت نمیخرم خالش.
سپیده
9 فروردین 93 0:12
ماشاللللللللاااااااااااا الان زدم به تخته چقده پسری نازهههههههه مخصوصا چال گونه هاش من کل وبلاگتو خوندم اما از تنبلی یه نظر دادم
مامان عليرضا
پاسخ
ممنونم عزیزم از اینکه به ما سر زدید. بابت لطفت به پسرم هم خیلی ممنونم. همین یه نظر هم برای ما یه دنیا ارزش داره.